برای ورود ایمیل و کلمه عبور خود را وارد نمایید.
اسماعیل گلمحمدی
کارشناس حوزه سیمان
پس از دو سال از روند كاهش مستمر قیمت سیمان در كشور بهویژه در استان تهران كه پایینترین سطح قیمت سیمان در كشور را دارد، قیمتهای سیمان در اواسط دی ماه 1394 تثبیت و از دهه دوم بهمن روند افزایشی به خود گرفته است. این اتفاق كه میتواند از تعطیلی تعداد زیادی از كارخانههای سیمان و افزایش بیكاری و معضلات مترتب جلوگیری کند و امیدبخش است ولیكن شرایط دشوار صنعت سیمان طی دو سال اخیر معلول اتفاقاتی است كه دولت تدبیر و امید باید به جهت حفظ این صنعت استراتژیك و حفظ جایگاه ممتاز جهانی ایران در این صنعت از جمله جایگاه چهارم در تولید و جایگاه اول در صادرات به آنها عنایت ویژه داشته باشد:
1) تامل و تدبیر در اعطای مجوز برای ایجاد ظرفیتهای جدید تولید: یكی از تهدیدات جدی كارخانههای سیمان كشور مازاد ظرفیت عرضه به تقاضا در دو سال اخیر بوده است، تحقیقات نشان میدهد 91 درصد از تغییرات مصرف سیمان در كشور به تغییرات تولید ناخالص داخلی (GDP) وابسته است، بنابراین اعطای هرگونه مجوز جدید برای احداث واحدهای تولید سیمان در كشور بدون لحاظ کردن چشمانداز واقعبینانه از رشد اقتصادی كشور در دهه پیش رو، همچنین توجه به ظرفیتهای موجود تولید و پروژههای زیاد در دست احداث ممكن است موجب تضییع منابع و كاهش بهرهوری این صنعت و نهایتا اقتصاد كشور شود. در روزهای اخیر شاهد كلنگ زدن احداث چند كارخانه سیمان در كشور بودهایم، امید میرود چنین اقداماتی با مطالعه و بررسی كارشناسی انجام شده باشد تا كلنگی بر آغاز نابودی كارخانههای موجود سیمان نباشد.
2) تامل و تدبیر در جایگاه صادرات در صنعت سیمان: طبق تعاریف جهانی، سیمان كالایی است كه بهصورت محلی تولید و مصرف میشود، حجم كم تجارت بینالمللی سیمان خود گواه این مدعا است. در برنامه راهبردی وزارت صنعت، معدن و تجارت هدف صادراتی سیمان ایران در افق 1404 برابر 32میلیون تن و معادل 26 درصد ظرفیت تولید دیده شده است و حال آنكه عمده همسایههای نیازمند سیمان ایران به غیر از افغانستان به سرعت در حال افزایش ظرفیتهای تولید داخلی خود هستند، از جمله كشور جمهوری آذربایجان در سال 2015 به خودكفایی تولید رسیده است و كشور عراق بهعنوان بزرگترین واردكننده سیمان ایران، حجم واردات سالانه 12 میلیون تنی خود را تا سال 2017 به كمتر از 5 میلیون تن در سال خواهد رساند. بنابراین ضروری است سیاستگذاران ضمن خودداری از پذیرش مفروضات غیرواقعی در زمینه امكان صادرات گسترده سیمان، میانگین نرخ جهانی تجارت این كالا را مبنای برنامهریزی قرار دهند.
3) عدم مداخله دولت در بازار و قیمتگذاری سیمان: به رغم آنكه سیمان بهعنوان یك كالای بدون جایگزین و استراتژیك، كشش قیمتی كمی نسبت به تقاضا دارد، با این حال طی دو سال اخیر بسیاری از كارخانههای سیمان با رقابتهای شدید كه هدف آن عمدتا جذب نقدینگی از محل درآمدهای عملیاتی بود، این صنعت را تا مرز نابودی پیش بردند، نكته حائز اهمیت آن است كه رفتار دو سال اخیر كارخانههای سیمان در بازار معلول سیاستهای نادرست دولت در سالهای گذشته به دلیل دخالت در قیمتگذاری سیمان و تعیین سقف قیمت فروش برای آن است. دخالت دولت در بازار و قیمتگذاری سیمان در سنوات گذشته موجب انتقال سودآوری تولید از جیب كارخانهها به جیب تجار واسطه و نهایتا منجر به تضعیف بنیه مالی شركتهای سیمان در سالهای متمادی شد كه اثرات مخرب آن در دوره ركود نمایان شده است.