به گزارش «اقتصادنیوز»، ریزش بازار سهام گویا پایانی ندارد، در اولین روز هفته جاری نیز شاخص در حدود 440 واحد ریخت تا نگرانیهای فعالان تالار شیشهای نسبت به آینده بازار افزایش یابد.
کمبود نقدینگی، خروج بانکها از بنگاهداری ، عدم عرضهها در بازار ، ابهام در سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج از رکوداقتصادی و انتظار برای به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای از جمله عواملی است که از نگاه برخی بر روی شاخص بورس تاثیر گذاشته و باعث شده تا بازار با ریزشهای مستمر مواجه شود.
بر این اساس وزیر اسبق اقتصاد در گفتوگو با «اقتصادنیوز» درباره علت بحران بورس میگوید: اگر بخواهیم علت رکود و افت بازار سرمایه را دریابیم باید ابتدا اتفاقات گذشته را مورد واکاوی قرار دهیم. اصلاً چرا در دوره قبل به یکباره بازار سرمایه با رشد جهشی و باورنکردنی مواجه شد. اگر پاسخ این سوال را پیدا کنیم در حقیقت علت ریزشهای این بازار از سال گذشته تاکنون را نیز متوجه خواهیم شد.
داوود دانشجعفری اعتقاد دارد که در دوره قبل رشد فزاینده بورس به نظر میرسید غیرطبیعی بوده است، چرا که در حالت عادی بازار سرمایه نمیتواند تا این حد به یکباره در مقطع کوتاهی رشد کند. پیشبینی میشد همانطور که بازار سرمایه یکباره رشد کرده است، پس از مدتی نهتنها از ادامه رشد بازمیایستد بلکه دچار ریزشهای شدید خواهد شد.
او ادامه میدهد: در آن مقطع در ارزیابی بازار ارز بارها عنوان کردم که موتور محرکی باعث رشد هیجانی شاخص بورس شد. این سوال را میتوانید از اقتصاددانهای دیگر هم بپرسید. به نظرم آنها نیز با من همعقیده باشند که رشد فزاینده بورس ناشی از تحولات ارزی بود. تردیدی در این زمینه وجود ندارد.
وزیر پیشین اقتصاد تصریح میکند: وقتی قیمت ارز از ۱۲۲۶ تومان افزایش یافت و در دو سال به حدود سه برابر افزایش یافت، معنی آن از منظر اقتصادی این است که کسانی که سرمایهگذاری قبلی به ارز داشتند ارزش داراییهای آنها به ریال متناسب با درصد سرمایهگذاری ارزی میتواند افزایش یابد. بنابراین این مساله خود به موتور محرکی تبدیل شد تا قیمت سهام در بورس افزایش پیدا کند.
دانش جعفری تاکید دارد که در آن مقطع قیمت ارز بهطور مستمر افزایش مییافت همتراز با آن نیز شوکی به بورس وارد میکرد، در نتیجه داراییهای ارزی بر اثر افزایش نرخ ارز تعدیل مییافت و باعث افزایش قیمت سهام میشد.
او میافزاید: بنابراین رشد خارقالعادهای در قیمت سهام در آن زمان به وجود آمد که به رشد چند برابری شاخص دامن زد. حتی در برخی مواقع نیز شاهد بودیم ارزش داراییهای شرکتها فراتر از رشد نرخ ارز در بازار آزاد افزایش مییابد. یعنی از نظر منطق اقتصادی این اتفاق باید تا جایی ادامه مییافت که ارزش داراییها متناسب با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد تعدیل میشد نه اینکه فراتر از آن عمل کند.
به زعم وزیر اسبق اقتصاد این مساله از موج هیجانی که در بازار در آن مدت شکل گرفت ناشی شده بود. انگار فعالان بازار تصور میکردند این روند به همین شکل ادامه پیدا میکند و اصلاً به این مقوله توجه نمیکردند که سرانجام حباب شکلگرفته تخلیه خواهد شد. از طرفی نیز عرضهها محدود شده بود و افزایش قیمت سهامهای موجود همینگونه بیمنطق ادامه داشت.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه میگوید: این موتور محرکه در سال گذشته از حرکت بازایستاد و به تدریج فعالان بازار متوجه شدند که دیگر از افزایش قیمتهای آنچنانی سهام خبری نیست. به تدریج افرادی که نیاز به نقدینگی داشتند سهام خود را فروختند، در نتیجه این مساله نیز موج هیجانی دیگری را دامن زد.
او متذکر میشود: البته قابل پیشبینی بود که رشد هیجانی در نهایت در نقطهای متوقف میشود و شاخص با ریزشهای شدید مواجه خواهد شد. طبیعی بود وقتی موتور محرکه افزایش نرخ ارز بازایستد این بازار نیز در جهت معکوس حرکت کند و وارد روند نزولی شود.
دانش جعفری درباره مشکلات بازار سرمایه تصریح میکند: بازار اولیه بورس ما بازار محدودی است. آنچه در حال حاضر اقتصاد ما نیاز دارد تزریق منابع مالی جدید است. همانطور که میدانید اتفاقاتی که در زمینه خرید و فروش سهام رخ میدهد در محدوده بازار ثانویه تعریف میشود. یعنی فرض کنید ایرانخودرو بخشی از سهام خود را میخواهد بفروشد، آن را به طرف مقابل عرضه میکند یعنی عرضه سهام بین دو مالک انجام میشود. در نتیجه خود سهم بزرگ نمیشود.
این اقتصاددان برجسته درباره راهکارهای خروج از بحران بورس تاکید دارد که اگر بازار اولیه بزرگ و مشکلات آن رفع شود میتواند به موازات سیستم بانکی بخشی از تامین مالی پروژهها و نیازهای بخش تولید را تقبل کند. باید ابزارهای مالی در این عرصه تقویت و زمینه برای رفع محدودیتهای بازار اولیه فراهم شود.
او ادامه میدهد: اگر این اتفاق رخ دهد بازار سرمایه میتواند نقش قابل توجهی ایفا کند، به طور مثال شرکتهای خودروسازی قبلاً هر سال حدود شش تا هفت هزار میلیارد تومان از سیستم بانکی سرمایه در گردش میگرفتند تا با آن بتوانند نیازهای مالی خود را برطرف کنند و پس از فروش محصولات خود این مبلغ را به بانک بازمیگردانند. این به معنی آن است که هر ساله این شرکتها فشار مضاعفی به بانکها وارد میکردند تا بتوانند تامین مالی کنند. این در حالی است که در دنیا این کار از طریق بازار سرمایه انجام میشود.
دانش جعفری میافزاید: باید ابزارهای متناسبی در بازار سهام تعریف شود تا خود این شرکتها سهام با بازده سود تضمینشده و قابل رقابت با اوراق بانکها بفروشند در نتیجه بینیاز از بانکها خواهند بود. از طرفی به همین شکل بورس با تقویت بازار اولیه میتواند کمبود منابع اقتصادی را که بزرگترین مشکل اقتصاد کشور در حال حاضر است، رفع کند.
وزیر اسبق اقتصاد معتقد است: آنچه مهم است پول و سرمایه در دست مردم است باید فرمول و ابزارهایی تعریف شود تا این منابع شکار شوند، به سمت بورس بیایند و در نتیجه به اقتصاد کشور کمک کنند. اگر همین امروز زمینههای تقویت بازار اولیه را فراهم کنیم میتوان امیدوار بود که در فاصله کوتاهی بازار به سمت رونق و رشد حرکت کند.