برای ورود ایمیل و کلمه عبور خود را وارد نمایید.
علی وحدت
مدیرعامل صندوق حمایت از تحقیقات و صنایع الكترونیك
در سند چشم انداز پیش بینی شده كه ایران در سال ١٤٠٤ به «جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه دست یافته و برخوردار از دانش پیشرفته و توانا در تولید علم و فناوری» باشد. در سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی نیز «پیشتازی اقتصاد دانشبنیان و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه» مدنظر قرار گرفته است. همچنین در سیاستهای كلی علم و فناوری هم «توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوریهای جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانشبنیان» مورد تاكید قرار گرفته است. در سیاستهای كلی برنامه ششم نیز در بندهای مختلفی به دانشبنیان کردن تولیدات صنعتی و فناوریهای پیشرفته و اقتصاد دانشبنیان اشاره شده است.
برنامههای پنج ساله، قوانین بودجه و دیگر قوانین و اقدامات قرار است در راستای دستیابی به اهداف مندرج در اسناد بالادستی باشند و مسیر را هموارتر کنند ولی الزامات برای تحقق یا نزدیك شدن به اهداف مدنظر كه مكرر مورد تاكید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، به صورت عملی و اكتفا نكردن به كلیات و عدم تكرار شعارگونه این اهداف چیست؟
گام اول ارائه تصویر دقیق و شفاف از وضع موجود و فعلی كشور در زمینه تولید، خدمات، داشتهها و قابلیتها در حوزههای مبتنی بر دانش است. روشن است كه عدم ارائه تصویری دقیق از وضع موجود همچنین تعیین شاخصهایی دقیق برای ارزیابی و پایش شرایط صنایع نوین و دانشبنیان باعث خواهد شد مسیر حركت به درستی مشخص و مرحلهبندی نشده یا هدفگذاری دقیق نباشد و اینها ما را از رسیدن به شرایط مطلوب باز میدارد. برای مثال در ماههای پایانی برنامه پنجم گمانهزنی کارشناسان بر این است که از هدفگذاری انجام شده برای رسیدن سهم صنعت فناوری اطلاعات به ٢ درصد تولید ناخالص داخلی بسیار دور هستیم. فارغ از اینكه چقدر این هدفگذاری غیرواقعبینانه بوده یا در این مسیر پنج ساله درست حركت نشده یا امكان آن نبوده، آنچه ماحصل كار است تحقق نیافتن هدف مدنظر است. اما به واقع این به معنی نبود استعداد و توانایی لازم در كشور نبوده و این موضوع عامل تحقق نیافتن این دست از هدفگذاریها نیست؛ بلكه تدبیر لازم و پیشبینی مراحل و اقدامات اجرایی لازم برای رسیدن به این اهداف به درستی تبیین نشدهاند. به بیان دیگر برای دست یافتن به اهداف متعالی مشخص شده در اسناد بالادستی ابتدا باید وضع موجود به شكل دقیقی مشخص شود، شاخصهای بررسی و پایش دایمی رشد احصا شده، گامها و اقدامات ممكن و عملی تدوین شده و نهایتا اهداف میانی ( هدفگذاری پایان برنامه ٥ ساله) به شكل واقعبینانه ترسیم شود؛ در این میان البته تعیین پیوستهای شرایط، الزامات و نیازهای تحقق اهداف از جمله نیازهای تامین و تجهیز مالی و حمایتهای مادی و معنوی موردنیاز میتواند حركتها را واقعیتر كند.
میدانیم كه سهم اصلی از اقتصاد مبتنی بر دانش در دنیا و تولیدات صنایع نوین مربوط به صنعت الكترونیك و حوزههای وابسته به آن است. نگاهی به آمار صادرات صنعتی در جهان در سال ٢٠١٤ نشان میدهد محصولات صنایع الكترونیك، الكتریكی، تجهیزات پزشكی و ابزار دقیق دارای سهم عمده و از بالاترین گروههای كالایی صادراتی هستند . به گواهی آمار در سال ٩٢ در ایران از حدود ٤٤٠ هزار میلیارد تومان تولیدات صنعتی چیزی حدود ١٣ هزار میلیارد تومان سهم تولیدات صنعت الكترونیك بوده و تقریبا به همین میزان نیز واردات رسمی داشتهایم و این در حالی است كه چیزی كمتر از ٧٠٠ میلیارد تومان صادرات تولیدات این صنعت بوده است. آمارها نشان میدهد در سالهای اخیر سهم صنایع الكترونیك از تولیدات صنعتی كشور تنها چیزی حدود ٣ درصد بوده است. نمیتوان هدفگذاری اقتصاد اول دانشبنیان منطقه را داشت و به حوزه صنایع نوین و محوری ترین بخش آن یعنی صنایع و خدمات الكترونیك بیتوجه بود. داشتههای ما در این بخش مهم و قابل توجه هستند. در این سالها بهترین و كیفیترین منابع نیروی انسانی ما و بهترین فارغالتحصیلان مدارسمان در رشتههای برق و الكترونیك، كامپیوتر، فناوری اطلاعات و رشتههای مشابه تحصیلكردهاند و در این زمینه منابع دانش گستردهای در كشور وجود دارد. اقتصادی كه به جای تغذیه از منابع محدود زیرزمینی، متكی به منابع لایتناهی دانش باشد، بیشك پایدارتر خواهد بود. تجربیات سالهای گذشته نشان میدهد متخصصان ما در تامین نیازهای بخشهایی كه مجبور به اتكا به توان داخلی بودهایم، بسیار موفق بودهاند و نیازهای الكترونیك بخشهای دفاعی، مخابراتی، تجهیزات مربوط به گیرندهها و فرستندههای صدا و سیما، رادارها، نرم افزارهای موردنیاز بخشهای مختلف و... را مرتفع کردهاند. اگر اعتقاد راسخ به داشتههایمان داشته باشیم و تجربیات و مسیر حركت جهانی را به طور دقیق مورد مطالعه قرار دهیم، به نظر میتوان با هدفگذاریهایی منطقی، حمایتی، پشتیبانی مادی و معنوی متناسب و سرمایهگذاریهایی به مراتب كمتر از صنایع با ارزش افزوده پایین و قدیمی، گامهای موثری به سوی تحقق اقتصاد دانشبنیان برداریم؛ با تولیداتی با ارزش افزوده بالا، با كمترین تكیه بر منابع زیرزمینی، پاك و دوستدار محیط زیست، ایجاد اشتغال پایدار و با ارزش برای تحصیلكردگان و حفظ استعدادهای كشور و تولیدات صادرات محور.